- چک زدن
- سیلی زدن
معنی چک زدن - جستجوی لغت در جدول جو
- چک زدن
- سیلی زدن، ضربه ای با کف دست و انگشتان به صورت کسی زدن، توگوشی زدن، کشیده زدن، لت زدن، تپانچه زدن، کاز زدن، سرچنگ زدن، صفعه زدن، صفع
- چک زدن ((چَ. زَ دَ))
- سیلی زدن
- چک زدن ((چُ. زَ دَ))
- چنباتمه زدن، چندک زدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گدایی کردن کدیه
زانو زدن
فلزی (مانند زر مسی آهن) را چکش کاری کردن، یا چکش زدن برای کسی. ویرا سیاست کردن بد گویی کردن از او
یک بار دود سیگار وغلیان و چپق وچیزی بدهان و گلو در کشیدن یک بار دود دادن سیگار و چپق و قلیان و غیره کشیدن دود کشیدن با نفس عمیق سیگار را کشیدن
راندن چارپا به وسیله سک، تحریک کردن اغوا نمودن
لک برداشتن میوه یا چیز دیگر
به راه چپ رفتن، به سمت چپ رفتن
دود سیگار یا قلیان یا چپق را با نفس به دهان کشیدن
لک زدن میوه. لک برداشتن میوه بر اثر رسیدن و پخته شدن قسمتی از میوه برنگ دیگر درآمدن، یا لک زدن دل کسی برای چیزی. بشدت خواستار آن بودن سخت مشتاق آن بودن: دلم برایش لک میزند
مکیدن
دست بر کنار تخته نرد که کعبتین درست بنشیند، هر قسم زدن (عموماً)
کنایه از پر چانگی کردن
سیخ زدن، تکان دادن
Hammer
молотить
hämmern
młotkować
martelar
martellare
martillar
marteler
hameren
हथौड़ा मारना